گراهام هارمن ( در فلسفه هستی شناسی ابژه محور ) استاد برجسته فلسفه در مدرسه معماری سای آرک با تمرکز بر روی فلسفه ای به نام هستی شناسی شیء محور، کاری کرد تا رئالیسم از حالت خام و ساده انگارانه وارد چرخه ای از فهم ناپذیری یا سخت فهم شدن بشود که این خود از دستاوردهای بزرگ این فلسفه است. اگر چه انتقاد بر این اندیشه کار چندان سختی نیست اما همین که ادراک و احساس در فلسفه گراهام هارمن به مرحله ای از فهم و تاملی پویا وارد شده است کاری بس بزرگ و ارزشمند است و حتماً قابل بررسی! اما آنچه امرآل را بر آن کرد تا این ویدیو را بسازد اظهار نظر گراهام هارمن در مورد فلسفه ابوموسی اشعری بود که چندان در حوزه اندیشه اسلامی جایگاهی ندارد و خطاهای اندیشه او توسط ائمه اطهار پاسخ داده شد و مردم زمانه خود را از جهل “خدا خواست” ابوموسی رهانیدند و شاید این توضیحات باعث شود بدانیم که فلسفه او ارتباطی با ادیان ابراهیمی نداشته و نمی توان با نظر به فلسفه ابوموسی حکم قطعی رد کردن اندیشه اسلامی را داد…
خانه نشینی ابوموسی اشعری و تامل او بر اندیشه از نگاه اسلامی یک باگ بزرگ در ادراک جهان را در مردم زمانه خود ایجاد کرد ( که در فلسفه هارمن به آن اشاره شده است ) که بعد ها دستاویز عمروعاص و معاویه شد تا بتوانند با چنگ انداختن به آن حکومت خود را مشروعیت ببخشند و پایه ای برای حکومت بر مسلمین را ایجاد کنند اما این اقدام آن ها مانعی بزرگ را پیش چشمانشان می دیدند و آن امام علی بود که هرگز تن به ” خواست خدا ” از نگاه ابوموسی نداد و با “من” بر علیه این اندیشه ایستادگی کرد و در جریان صلح امام حسن، تاکید او بر کلمه “من” به مراتب بیشتر به چشم میخورد و حتی معاویه را مجبور کرد تا صلح نامه ای را امضا کند که او را از مدار ” خدا خواست ” دروغین بیرون آورد.
در واقعه عاشورا بیعت نکردن امام حسین با یزید و شهادتش تمام جامعه اسلام را حتی آنان که به طریقی خود را به خواب زده بودند را بیدار کرد و امام سجاد باز تعریف ویژه ای از نگاه به ربوبیت وجود الهی و عاشقانه گویی با او را بنا کرد و آنچنان این اقدامات ائمه محکم و استوار بود که دیگر در تاریخ اسلام حاکمین از “خدا خواست” ابوموسی اشعری استفاده نکردند و حتی بنی امیه دیگر نتوانست کمر راست کند و بنی عباس هم با استفاده از انتصاب به قبیله هاشمیان و عموی حضرت محمد حکومت عباسیان را در تاریخ اسلام تشکیل دادند.
در این ویدیو سعی بر آن داشتیم تا در ابتدا نگاهی به فلسفه هارمن داشته ( درک فلسفه هارمن به عنوان فلسفه ی فیلسوفی که هستی شناسی ابژه محور او امروزه در مدرسه معماری سای آرک راهنمای اساتید معماری این مدرسه است برای ما از توجه ویژه ای برخوردار است) و اندیشه ابوموسی اشعری را توضیح دهیم و شرحی از وقایع آن دوران را باز کرده و بتوانیم پاسخی بر نگاه هارمن به اندیشه اسلامی داشته باشیم و بدانیم آنگونه که آنان اندیشه اسلامی را می بینند واقعا درست نیست و عین حقیقت یا حقیقت کامل نیست.
لازم میدانم این نکته را ذکر کنم که نگاه اندیشه اسلامی به جهان و ابژه کاملا بر علیه اندیشه گراهام هارمن است چرا که در هستی شناسی ابژه محور او نوری میان ما و ابژه نیست و ابژه برای ما ادراکی از جنس کج فهمی دارد در حالیکه از اندیشه اسلامی جهان ابژه ها در برابر دیدگان ما به نمایشی از ارتقاء فهم انسانی منجر می شوند و این دو دیدگاه کاملاً رو در روی یکدیگر هستند.
پس بر آن شدم تا در این خصوص مطلب را توضیح و بسط داده و اندیشه هارمن را با اندیشه و رفتار خودش نقض کنم اما از اینکه او بصیرتی ویژه به من بخشید از او تشکر میکنم..
این ویدیو را تقدیم میکنم به دوست خوبم عرفان غیاثی عزیز که اندیشه هارمن را به بهترین حالت ممکن برایم توضیح داد …
فروشگاه امرآل آکادمی مبنای آموزش خود را بر پایه مبانی نظری معماری ( فرم معماری و زیبایی شناسی در معماری ) قرار داده است و تمام دوره های آموزشی توسط مهندس احسان اسکندری ضبط و آماده شده است. رد کردن