Created by Logonomy.ir آکادمی معماری و هنر امرآل

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

پدیدارشناسی در معماری (هوسرل و هایدگر) جلسه اول

پدیدار شناسی در معماری ( هوسرل و هایدگر ) در جلسه اول بعد از یک معرفی اجمالی هنرِ مدرن و نحوه نگرش به جهان ، مقدمات انتقالِ ذهن از طبیعتِ بی جان به طبیعتی ناشناخته را بررسی کردیم .

توضیح نحوه نگرش به جهان از نگاه فلسفه را از طریق سیر و سفر ذهن بشر در تمام طول تاریخ تفکرش را با رسم نموداری بنام نمودار “چیز ها و هستی” راهی را یافتیم که مطمئن ترین راه برای درک هر گونه اندیشه ای است…

انچه در مقابل ما ایستاده است: ابژه (object)، و آنچه به احساس ما هدیه می دهد بنام ویژگی های حسی (Sensorial Qualities)   و ویژگی های واقعی که تمایزها را میان چیزها رقم زده است (Actual Qualities)    و در آخر ذات اشیاء، هستی و یا وجود (Ousia) که وجود داشتن را بخشیده است.

پدیدار شناسی در معماری و در اصل خود پدیدارشناسی گویی با نام هوسرل پیوند خورده است، فیلسوفی که جهان را وارد بعد تازه ای از ادراک کرد. گویی جهان هرکس با جهان دیگری جنسی از تفاوت ها را نشان می دهد که زیبایی جهان ماحصل اینگونه اندیشیدن است و این داستان را با جمله ی معروفش ” آگاهی بر ذات چیزها “ به نمایش گذاشته است .

فهم اندیشه هوسرل در پدیدارشناسی بر آگاهی خود خود شخص اندیشنده متکی است: آگاهی تو ، احساس تو ، درک تو و نگرش تو فارق از اینکه بقیه چه گفته اند ، چه می گویند، چه دیتاهایی را در اختیارت قرار داده اند. 

آنچه را که به تمامی در درونت می پنداری و احساس می کنی ارزشی از آن خود دارد.

پدیدارشناسی به سبک هوسل با کلمه ای بنام اپوخه (Epoche) عجین شده است، گویی راه حل تمام خودَت ها با اشیاء ، با مفاهیم و … در همین کلمه یونانی خلاصه شده است. درست کردن ” جَعبه ذهنی ” یک باکسی از آگاهی ساختن یا به پرانتز درآوردن (Bracketing) چیزها.

آنچنان که گویی پدیدارشناسی می خواهد حیاتی را بیآفریند که آگاهی مختص خود تو باشد به شرطی که تو تمام قضاوت ها و تمام واکنش ها را در مورد آن چیز را به حالت تعلیق درآورده باشی.

نقاشی تن شویان پل سزان

نقاشی های پل سزان ، گویی اپوخه ای یا ” جعبه ذهنی ” متعلق به خود اوست. در تابلو “تن شویان” قطعا می دانیم که آسمان در واقعیت این گونه نیست، قطعاً درختان و برگ ها در واقعیت بیرونی این ترکیب رنگ ها را ندارند و حتی تنِ انسان با هر نوع تابش نور، دما و هر درجه ای بازتابی این چنینی در واثعیت ندارد.

درک نقاشی های سزان درکی از پدیدارشناسی را برای ما حاصل کرده است که لآاقل آنچه را که هوسرل بیان می کند قابل فهم تر شود( و البته با روایتی از بیت حافظ در غزل سوم او ) تا از این طریق مقدمات گذر از پدیدارشناسی در هنر و شعر  ما را به سمت توضیح و ادراک پدیدارشناسی در معماری به سبک هوسرل هدایت کند.

اپوخه هوسرل در نقاشی هانا کیم

پدیدارشناسی در معماری را با توضیح یک نقاشی از هانا کیم آغاز کردیم که بحث نقطه، خط، صفحه و حجم را در چشمانمان به گونه ای دیگر نشان دهد و با طرح پرسش خط در این نقاشی چیست؟ و دایره و رنگ هایی که هر کدام چه صفحه ای ساخته اند؟، سفری را آغاز کردیم برای انتقال به دنیای پدیدارشناسی در معماری !

تمام پیش داوری ها و آنچه که بنام ” قانونِ معماری ” به ما داده شده است و در دوره آموزشی کتاب فرم ، فضا نظم آموخته ایم توانستیم پیش فرض ها و داوری ها را کنار زده و با ذکر یک مثال از پروژه ویلای دال آوای رم کولهاس در مقایسه با ویلا ساوآی لوکوربوزیه به شرح و تفسیر اپوخه ای ( جعبهِ ذهنی ) از کولهاس در مورد خط و ستون ها بپردازیم.

این همان چیزی است که مقدمات درک پدیدارشناسی در معماری را برای ما روشن تر می کند تا ما گویی آن معماری باشیم که درک و آگاهی از ناب چیزها را به اختیار خود درآوریم.

ویلا دال آآوا و ویلا ساوا

این جلسه با نام پدیدارشناسی معماری جلسه اول با تدریس استاد احسان اسکندری ( امرآل ) در اختیار شما علاقه مندان  قرار گرفته است و حتماً جلسه دوم همین فایل را با عنوان پدیدارشناسی و زیبایی شناسی در معماری از منظر هایدگر را دنبال کنیدتا درکی از جهان ” فلسفه و معماری ” به رویمان گشوده شود که گویی برای ما آشنایی از دیروز است…